دنیای سیاه من
کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادئ کنیم
کاش گاهی در مسیر زندگی باری از دوش نگاهی کم کنیم
فاصله های میان خویش را با خطوط دوستی مبهم کنیم
کاش با حرفی که چندان سبز نیست قلب های نقره ای را نشکنیم
کاش هر شب با دو جرعه نور ماه چشم های خفته را رنگی زنیم
کاش بین ساکنان شهر عشق ردّ پای خویش را پیدا کنیم
کاش با الهام از وجدان خویش یک گره از کار دلها وا کنیم
کاش اشکی قلبمان را بشکند با نگاه خسته ای ویران شویم
کاش رسم دوستی را ساده تر مهربان تر اسمانی تر کنیم
کاش در نقاشی دیدارمان شوق ها را ارغوانی تر کنیم
کاش وقتی ارزویی می کنیم از دل شفافمان هم رد شود
مرغ امین هم از انجا بگذرد حرف های قلبمان را بشنود
Design By : RoozGozar.com |